پشتِ دردهاى بى امانم و زجه هاى هرشبم نامهايتان را فرياد زدم اعظم جانم اجرا تمام شد اما درد همچنان با من است ميدانم منير در كنارت و در آغوشت هر كجا كه هستى خواهد بود خواهرانه برايت تمامم را گذاشتم راضى باش و اجازه بده با تو وداع كنم سخت است و دردناك ميدانم اما يادت نرود كسى خواهرانه چندين شب نامت را فرياد زد پس با تمام قلبم برايت مينويسم نميتوانم ، اينبار نميتوانم براحتى تمامش كنم چون ميدانم حتما و حتما و حتما در كنارم بودى و هرشب كه صدايت ميزدم صدايم را ميشنيدى و شايد شبى اشكايم را تو پاك كرده باشى دوستتان دارم و ميدانم جايتان خوب است بدرود دوست داشتنى هاى مظلوم من، بدرود.
غزاله جزایری | پشتِ دردهاى بى امانم و زجه هاى هرشبم نامهايتان را فرياد زدم 
اعظم جانم اجرا تمام شد اما درد همچنان ...
7
1398/02/22