امروز میرفتم رادیو ایران برا ضبط (کوی نشاط) . سر راه رفتم بانک برا انجام کاری. خانم مسن بسیار زیبایی صدام کرد وگفت دختر جون میشه با این کارت برام باعابر بانک این قبض رو پرداخت کنی ؟ گفتم چشم بزار عینکم رو بردارم ، آهی کشید وگفت : ااااااای دختر جون قدر جوووونی رو بدون . تو زندگی همه چی براش زود دیر میشه . برای قدردانی ، برا دوست داشتن، برا عاشقی، برایاد گرفتن، برا دویدن وورزش کردن ، برا خواندن ، حتی برا فریاد زدن براهمه چی.....گفتم مامان جون خوشگل دیگه دیر شده ، منتهی داغیم حالیمون نیست. قبضشو پرداخت کردم وازش خداحافظی کردم اما تو راه همه اش حرفهای پیرزن مهربون تو گوشم بود . برا همه چی دیر میشه . فردا که دیر میشه خدا کنه برا کسی حسرتی باقی نمونده باشه . حسرت بخشیدن وبخشیده شدن . حسرت دوست داشتن ودوست داشته شدن، حسرت آرامش ایجاد کردن وآرامش داشتن ،حسرت چیزهایی که به دست خودمون بوده وندیدیم ونفهمیدیم . چشم بهم بزنیم دیر میشه .#مینا #خاطرات#زندگی#هنرمندان#بازیگران ایرانی#بازیگران زن_ایرانی# مادربزرگ#پدربزرگ#جوانی#میانسالی# هنرمندان ایرانی
مینا نوروزی فرد | امروز میرفتم رادیو ایران برا ضبط (کوی نشاط) . سر راه  رفتم بانک برا انجام کاری. خانم مسن بسیار زیبا...
129
1397/11/13