. مهدی شادمانی رو تا دیروز که پیام های تسلیت دوستا و همکارا رو دیدم نمیشناختم. شب رفتم توی پیجش و آخرین پستش رو خوندم... و پست قبلیش... و قبلیش... و... به خودم که اومدم، دیدم یه ساعت گذشته و دارم گریه میکنم. مخصوصاً وقتی آخرش دیدم که داره فالوم میکنه... الان دیگه میشناسمش، با این که خودش دیگه نیست... الان منم فالوش میکنم، با این که دیگه نمیبینه و پست جدید نمیذاره... حالا دیگه یکی از دوستامه... تسلیت میگم به خانواده اش و همسر و بچه هاش و تبریک میگم به خاطر این که کنار چنین آدم عاشقی زندگی کردن.
مهراب قاسم‌خانی | .
مهدی شادمانی رو تا دیروز که پیام های تسلیت دوستا و همکارا رو دیدم نمیشناختم. شب رفتم توی پیجش و آ...
748
1398/06/10