اگر وقت اجازه میدهد بخوانید: جریان بسیار ساده تر از اون چیزی که فکر کنید شروع شد... پارسال شهریور ماه همراه با “کاوه صدقی”و تیم ملی دختران “اسکیت_هاکی” ایران در کُره جنوبی ، مشغول فیلمبرداری بودیم... روزهای سخت ولی به شدت جذابی بود... صبح های زود قبل از اینکه فیلمبرداری و مسابقات شروع بشه با کاوه کنار رودخانه شهر کمی ورزش میکردیم... یکی از همون روزا به کاوه گفتم: میای سال دیگه همین موقع ها توی یه مسابقه ماراتن شرکت کنیم؟ از اونجایی که کاوه هیچ وقت به ایده های هیجان انگیز ، نَه نمیگه با فریاد گفت : چرا که نه ه ه ه ه...خُب... وقتش داره میرسه... بالاخره ما مسابقات ماراتن “مُسکو” رو ثبت نام کردیم ...نه دونده جدی هستیم ...نه تا حالا ماراتُن دویدیم...نه قراره ادعایی داشته باشیم... ولی قراره بریم ...حالا چرا اینا رو گفتیم؟ چون میخوایم بگیم #نمیشود_نمیتوانم وجود ندارد و با این ایده میخوایم کلی کار باحال در حوزه مسئولیت شهروندی مون انجام بدیم... خسته شدید از این همه روده درازی... بعداً...اگر اجازه بدید ادامه دارد... یاحق #نمیشود_نمیتوانیم_وجود_ندارد #مسئولیت_شهروندی #ماراتن #مستند #زندگی #ورزش
سام کلانتری | اگر وقت اجازه میدهد بخوانید:
جریان بسیار ساده تر از اون چیزی که فکر کنید شروع شد... پارسال شهریور م...
43
1398/05/03