ناهيد...زيباترين حس زندگى من بارها توى ذهن ام خاطراتِ بچگيتُ كه برام تعريف كردى مرور ميكنم ، تا بفهمم كجاى اون شيطنت ها و خجالت هات تصميم گرفتى ستاره بشى... ناهيد... زيبا ترين حس زندگى من ، عشق تورو تو مسير ستاره شدن قرار داد... عشقى كه بود و وقتى نبود محرك روحِ بزرگت شد... ناهيد... زيبا ترين حس زندگى من ، كجاى تاريخ ؟ كدوم حضور ؟ روح تورو با تئاتر پيوند زد كه من ممنونش باشم... چه غمى ؟ كدوم غربت؟ چه كسى؟ حافظه ى حسىِ تورو شكل داد ؟ چطور شد كه توى ذهن و قلبت حفظ شد؟! كِى زندگى كردن روى صحنه رو ياد گرفتى؟ ناهيد... زيباترين حس زندگى من ، زندگى روزمره براى تو هيچ وقت وجود نداشته... هميشه كارهاى مهمترى داشتى... ستاره شدن سختى زندگى ، بى مهرى آدما ، دل شكستن ها هيچ وقت نتونست تورو دل سرد كنه چون مسئوليت بزرگ ترى داشتى... ستاره شدن ناهيد...زيباترين حس زندگى من ، چقدر خوشحالم كه توى سرنوشتت يه همراه كوچولو برات انتخاب كردن... چقدر عجيب و دلچسبه تو اين مسير همراه كوچولوى تو بودن... تو زيبا ترين و تاثير گذار ترين تجربه رو با همراه كوچولوت شريك شدى... بهش ياد دادى... زندگى در تئاتر... انگار كه هيچ جهان ديگه اى وجود نداره... ناهيد... زيبا ترين حس زندگى من ، من ازت ياد گرفتم... تو زندگيه همرات رو شكل دادى... تو عجيب ترينُ تلخ ترينُ شيرين ترين طعم هاى زندگى رو نشون ام دادى... ناهيد... تو ستاره شدى... نه براى مردم نه براى كسى نه براى تئاتر... ارزش ستاره بودن چيزى بيش از ايناست... تو زيباترين حس زندگى دختر بچه اى شدى كه زندگى كردن تو تئاتر رو از تو ياد گرفت... از چشم ها و قلب پر حِست تو ستاره شدى... . #تولدت_مبارک نانا شيدا خليق
شیدا خلیق | ناهيد...زيباترين حس زندگى من  بارها توى ذهن ام خاطراتِ بچگيتُ كه برام تعريف كردى مرور ميكنم ، تا بف...
336
1398/09/25