. ما آدمها موجودات بیچاره ای هستیم و عجیب! . مسیر کودکی را در فضایی پر از اضطراب و اندوه ، در حسرت دوست داشته شدن و بعضا توهم دوست داشته نشدن طی می کنیم تا در بزرگسالی یک نفر را پیدا کنیم، از او یک موجود افسانه ای و بت بسازیم و به نام عشق به بندش بکشیم با این امید که کوله بارِ پر از حسرت و اندوه و اضطرابی که تمام این سالها به دنبال خود کشیده ایم را از دوشمان بردارد و با یک “ اجی، مجی، لاترجی” تر و تمیز آن همه را محو کند و ما را خوشبخت سازد! . و بعد که به مدد گذر زمان، از قالبِ موجود افسانه ای خارج شد و به هیبت یک انسان معمولی پیش چشممان ظاهر گشت، همه حسرت ها و اندوه ها و اضطرابهایی را که حل نکرده، چماق می کنیم و بر سرش می کوبیم و او را بی معرفت ، بی وجدان، بی عقل، بی عرضه، بی وفا، بی عاطفه و صدها “ بی” دیگر خطاب می کنیم و با جنجال و داد و فریاد و گریه و ناسزا و تهدید طلبکارانه می خواهیم که همه عمر و عشقی که معتقدیم پای او به هدر داده ایم را پسمان دهد! . و بعدتر اول اشکهایمان را پاک می کنیم و بعد او‌ را از زندگی مان و همه ناکامیمان را به گردن “عشق “می اندازیم و با خود عهد می کنیم که “دیگر هرگز عاشق نمی شوم” و بلندگو به دست هر جا که فرصت پیدا کنیم، شعار می دهیم که “ عشق دروغی بیش نیست” تا به نفر بعدی برسیم و فکر کنیم که عاشقش شده ایم! و نقطه، سر خط... . آیا واقعا وقتش نرسیده که بفهمیم که آنکه به دنبالش می گردیم نه یک انسان که غول چراغ جادو است ؟! و اگر ناکام می شویم نه تقصیر عشق که از کج فهمی ماست؟! که ما عشق را اشتباهی فهمیده ایم؟! . #نگار_آذربایجانی . #painting#simran_tiwari
نگار آذربایجانی | .
ما آدمها موجودات بیچاره ای هستیم و عجیب! .
مسیر کودکی را در فضایی پر از اضطراب و اندوه ، در حسرت...
8
1399/03/14