... (قسمت دوم) همه مي دانند نبايد به من دست بزنند! براي همين شروع كردم به جيغ زدن. جيغ هاي بلند خوبي مي زنم. بعد اسماعيل ساواكي عينكم را از روي چشمم برداشت و ولم كرد. بعد من هم كه ديگر درست نمي ديدم ترسيدم جيغ بزنم. براي همين جيغ را رها كردم شروع كردم به كوبيدن سرم به زمين.بعضي وقتها سرم را محكم به زمين مي كوبم.اين را بلدم. خيلي خوب بلدم.بعد اسماعيل ساواكي دويد و بالش را آورد گذاشت جلوي پيشاني ام. من هم برايم فرقي نمي كرد پيشاني ام را بزنم روي زمين يا روي بالش. براي همين همانطور به كوبيدن سرم روي بالش ادامه دادم تا خسته شدم. سرماي بالش خوب بود.بعد اسماعيل ساواكي زد زير گريه! گفت فاطي نكن! با اين بچه اينكار رو نكن. اسماعيل ساواكي من را خيلي دوست دارد! شايد چون قد من هم مثل خودش بلند است من را اينقدر دوست دارد. دكتر مطلبي هميشه به آنها مي گويد با من لج نكنند. اما مامان فاطمه لج مي كند.از بس كه بيشعور است. اما اسماعيل ساواكي لج نمي كند. از بس كه مهربان است.فقط گويا يكبار ناخن يكنفر را با دندان از بيخ كنده است. براي همين به او مي گويند ساواكي. امروز راديو اعلام كرد زري مرده است. او را در وان حمام پيدا كرده اند. لخت بوده . راديو نگفت لخت بوده اما خب آدم مي فهمد لخت بوده.همه شهر عزادار شده است. مامان فاطمه گفت آخر عاقبت اينكارها همين است و رفت. من اما هيچي نگفتم. حوصله مامان فاطمه را ندارم. حوصله گريه كردن را هم ندارم. رفتم نشستم در مستراح آب را باز كردم در آفتابه تا از سر لوله اش سر برود.بالاخره اسماعيل ساواكي آمد خانه! دويدم بيرون. تا من را ديد زد زير گريه. گفت زري رفت...من هم زدم زير گريه، بعد باهم زديم زير گريه... خيلي كيف كردم. اسماعيل ساواكي گفت مي خواهي بغلت كنم؟ اجازه دادم بغلم كند. اما زياد دست بهم نزد.اسماعيل ساواكي بوي سيگار اشنو مي دهد با گازوئيل. گازوئيل كاميون ليلاند علي جوجو. من كاميون ليلاند علي جوجو را هم خيلي دوست دارم. علي جوجو هم حتما حال بدي دارد امروز.راديو از صبح تا شب شروع كرد آهنگ هاي زري را پخش كردن... من عاشق اون آهنگ بدوبدو با من بيا،،، دستا پائين نبرش بالا... اي واي حالا كه برديش بالا... برو گمشو از پيش ما... ديگه نيستي درويش ما... ديگه نيستي درويش ما.... هستم. ياد بابام مي افتم.من هيچ عكسي از بابام ندارم. يعني هيچكس هيچ عكسي از بابام نداره.فقط مي گن خوشگل بوده،قدش بلند نبوده اما توپر بوده... #همايون_غني_زاده
همایون غنی‌زاده | ...
(قسمت دوم)
همه مي دانند نبايد به من دست بزنند!  براي همين شروع كردم به جيغ زدن. جيغ هاي بلند خو...
86
1397/10/26