همه بودنیها ببینم همی وزان خامشی برگزینم همی به رنج یکی دیگری بر خورد به داد و به بخشش همی ننگرد کشاورز جنگی شود بی هنر نژاد و هنر کمتر آید ببر رباید همی این ازآن آن ازین ز نفرین ندانند باز آفرین زیان کسان از پی سود خویش بجویند و دین اندر آرند پیش چو بسیار ازین داستان بگذرد کسی سوی آزادگی ننگرد چنین بی وفا گشت گردان سپهر دژم گشت و ز ما ببرید مهر نبرد همی پوست بر تازیان ز دانش زیان آمدم بر زیان بزرگان که در قادسی بامنند درشتند و بر تازیان دشمنند گمانند کاین بیش بیرون شود ز دشمن زمین رود جیحون شود ز راز سپهری کس آگاه نیست ندانند کاین رنج کوتاه نیست تو را ای برادر تن آباد باد دل شاه ایران به تو شاد باد که این قادسی گورگاه منست کفن جوشن و خون کلاه منست چنین است راز سپهر بلند تو دل را به درد من اندر مبند دو دیده زشاه جهان برمدار فدی کن تن خویش در کارزار که زود آید این روز آهرمنی چو گردون گردان کند دشمنی #شاه_ماهی ❤️
امیر جدیدی | همه بودنیها ببینم همی 
وزان خامشی برگزینم همی 
به رنج یکی دیگری بر خورد 
به داد و به بخشش همی ننگرد...
562
1398/11/30