در سال های شهری زیسته ام که مسیر #آزادی تنِ سوخته ای دختری است که دلش می خواست یک بار روی یکی از صد هزار صندلی همان #آزادی بنشیند. سحر حالا که برایت مینویسیم به مقصد رسیده ای، آزاد و شادو غرق شده از شکوفه های آزادی . الهی روزی برسد که از سینه های داغ دیده این مردم پیچک هایی از انگشت هایی دوتایی به نشان آزادی بروید، طلایی هم رنگ آفتاب. . نقاشی از قاسم لطفیست ، تمام حرفهایم در آن کشیده شده. #دختر_آبی
57،279
682
1398/06/19