سفر به بهـشت Paraiso Travel (سيمون براند) / كلمبيا - ٢٠٠٨ اين فيلم بر اساس دومين رمان خورخه فرانكو، نويسنده كلمبيائى كه اولين رمانش،"رزاريو تيغ كش" هـم فيلم شده بود، داستانى عاشقانه درباره مارلون و رينا، دو جوان كلمبيائى ست كه زادگاه خود، مئوژين را ترك ميكنند تا از مسير گواتمالا و پاناما ، خود را به مكزيك رسانده و از آنجا بطور غير قانونى وارد تگزاس شوند و به نحوى خود را به نيويورك برسانند. داستان از نيمه دوم آن ،شروع ميشود ، جائيكه مارلون در نيويورك حين گريز از دست پليس ، گم ميشود و نميتواند خانه اش را پيدا كند و با گذشت يكى دو روز در بازگشت متوجه ميشود، كه رينا ناپديد شده، او از طرفى جذب بازار كار "سياه" ميشود تازندگى را بگذراند و از طرف ديگر تلاشى خستگى ناپذير را براى يافتن رينا شروع ميكند. خط دوم داستان در واقع نيمه اول آنست كه با آشنائى مارلون و رينا و شروع مسافرت آغاز ميشود و تا رسيدن به تگزاس ادامه پيدا ميكند و بطور موازى در ميان صحنه هـاى نيمه دوم داستان، به آن پرداخته ميشود.واضح است كه اگر داستان خطى تعريف ميشد با محصولى بسيار كليشه و كهـنه روبرو بوديم اما شيوه فعلى هـم پاشنه آشيل آنست. فيلم در واقع غير خطى هـم نيست. وقتى داستانى را به شكل پازل تعريف ميكنيم در واقع به موقعيت ابعادى ميدهـيم كه در مدل خطى دستيابى به آنهـا ممكن نباشد. اينجا چنين اتفاقى نيفتاده. يك داستان از نيمه تا انتهـا و داستان ديگر از ابتدا به نيمه بدون هـيچگونه ارتباط ارگانيك به يكديگر، يك در ميان قطع شده اند، خام بودن و جا نيفتادن اين "مونتاژ موازى"، (اگر بتوان آنرا چنين ناميد) بقدرى شديد است كه حتى يك قطع جذاب يا مفهـومى بين اين رفت و آمدهـا ديده نميشود، مگر در پايان كار، جائيكه گروه مسافران در حالى پا به تگزاس ميگذارند كه برخى از هـمسفرانشان كه در بدنه درختهـائى جا سازى شده بودند، جان خود را از دست داده اند و مارلون هـم دست آخر طى صحنه اى دردناكً رينا را در آتلانتا، بعنوان يك روسپى مى يابد كه نوزادى "نا مشروع"را مادرى ميكند. كارگردان فيلم ، اين شأنس را داشته كه از توليد خيلى خوبى بهـره مند بوده. توليد فيلم دو سال در ٢٠٠٦ و ٢٠٠٧، طول كشيده و چند تهـيه كننده براى ساختش متحد شده اند و در نهـايت هـرچند ، كار فيلمساز شايد خيلى درخشان بنظر نرسد، اما فيلم در حد يك "بيانيه" موفق عمل ميكند.اما آنچه از اين فيلم بيشتر در ذهـن من باقى ماند، بازى انجليكا بلاندون ( و البته اغلب يازيهـاى فيلم) به نقش رينا ست.بگذاريد درباره اش فقط بگويم كه يك "جانور" كامل است. بايد فيلم را ببينيد.