خرداد ، ماه توست و امروز اولین روز از آخرین خرداد ماه قرن است . انتظار فرج از نیمه خرداد ها کشیم ای ماهی که همه ی ماه ها ، ماه توست . به پا برهنهترینها پناه بخشیدی به ما به گوشه چشمی نگاه بخشیدی به گفتمان دو چشمان تو عمل کردیم که لحظههای صمیمانه را بغل کردیم چقدر وقت دعا دستها کبوتر بود چقدر عکس تو در ماه دیدنیتر بود دوباره سرخوشم از خاطرات شیرینت و چشم دوخته بر خوشههای پروینت و باز خانه چشمت نشستهام مولا تو را ورق زدهام ای صحیفه دریا تو کارنامه مایی، درست میگویم؟ شناسنامه مایی، درست میگویم؟ مرا به نام خمینی به هم نشان دادند مرا به کاسه سر، آه، آب و نان دادند پس از عبور شب اینجا رسیدهام با تو به رغم در به دریها رسیدهام با تو شبیه آب که از مغز سنگ میگذرد و رودخانه و دریا رسیدهام با تو میان این همه گلهای سرخ و بیکینه میان مردم از جنس آب و آئینه برادرانه به یک راه روشنی هستیم اگرچه گاه تنی، گاه ناتنی هستیم اگرچه خاطره تلخ هم ندارم کم همیشه تلخیاش از روز و روزگارم کم دو رودخانه که سرچشمه آن همیشه یکی است دو شاعری که در اصل، بیخ و ریشه یکی است دو رودخانه که سرچشمهشان یکی باشد درختهای کهن ریشهشان یکی باشد زدم به کودک خود حرف از انقلاب شما و بعد دیکته گفتم از آن کتاب شما پ ن : شعر از #حکیم_بینش شاعر افغان برای امام #امام_خمینی #برادریم
174
3
1399/03/01