. گفت دانی که چیست دولت؟ گفتم دیدار یار دیدن. گفت نه بابا اونو نمیگم. دولت. اون که تخم‌مرغ رو کرد کالای لوکس. گفتم نظام؟ گفت زر نزنا، می‌برن اوین. نظام اونیه که آبادانی و سربلندی میاره، گندکاری‌ها کار دولته. گفتم راست میگی؟ گفت آره. گفتم خوب شد گفتی من فکر می‌کردم یکیه جفتش. گفت بفرما، اینم حرف زدنته، وقتی جفته چطور یکی باشه؟ گفتم مثل جفت دستهای ما از دهم برج به بعد که خالیه، یکیه، به دردنخوره. گفت ناشکری نکنا، خیلی‌ها از اول برج تا اول برج بعد همه‌ش خالی می‌مونه دستاشون. گفتم راست میگی، سکه رو بگو، مهریه رو کی داده کی گرفته ولی درسته آخه؟ گفت ارزون بود خوب بود؟ هی سکه میدادیم کارمند بانک وام رو جلو بندازه، بعد کارمون نمی‌چرخید قسط وام رو بدیم، خونه بابا ننه مصادره می‌شد. گفتم تابستون شده اما یه بشقاب گیلاس زردآلو نخوردیم، گفت از ما گذشته دیوونه. گیلاس هم بخوری، بازم از ما گذشته. گفتم چقدر تو بلدی. گفت مسخره نکن‌ها، گفتم نه بابا، مسخره منم که هنوز نگرانم نکنه مرگ زودتر از عشق بیاد. گفت عشق مگه همون مرگ نیست؟ گفتم نه بابا، جفتن، فرق دارن. گفت دانی که چیست دولت؟ گفتم دزد؟ گفت ببند دهنت رو، دیدار یار دیدن. گفتم آهان اون رو میگی؟ گفت نه بابا، مسخره‌ت کردم، چای میخوری؟ گفتم آره. گفت می‌دونی چای چند شده؟ گفتم بمیریم؟ گفت بمیریم. مردیم، خودمون رو کاشتیم تو خاک. باهار که بشه، سبز میشیم، صنوبر میشیم. بذار باهار بشه. صبرت رو بیشتر کن. چای میخوری؟ #حمیدسلیمی ویدئو: فیلم پیانیست. #pianist
236
1399/04/12