در مورد یک موضوعی که سروش عزیزم اعتقاد داشت من در اون مورد بخصوص در قله ایستادم و باید پرچم و بزنم،گفتم که در اون لحظه یهو یه صدا از پشت سر میگه خسته نباشی ،برمیگردم میبینم سروش اونجاست جلو یک کلبه ی چوبی که اون بالا خودش‌ساخته و تازه گازکشی هم شده برای کلبه.در حال توضیح اینا بودم و خندون که این لحظه ثبت شد توسط سمیراخانم گل.با فوق لیسانسه ها تو راهیم زود.🤪😊😇😁😘
امیرحسین رستمی | در مورد یک موضوعی که سروش عزیزم اعتقاد داشت من در اون مورد بخصوص در قله ایستادم و باید پرچم و بزنم،...
302
1398/07/15