حواشی «حسین پناهی» (4 حاشیه)

پناهی چند ماهی در کسوت روحانیت به مردم خدمت کرد تا این که زنی برای پرسش مسئله‌ای که برایش پیش آمده بود پیش حسین رفت و از حسین پرسید که فضله‎ی موشی داخل روغن محلی که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده است، آیا روغن نجس است؟ حسین با وجود این که می‌دانست روغن نجس است (روغن محلی معمولاً در تابستان از حرارت دادن کره به دست می‌آید و در هوای آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن همیشه به صورت مایع است)، ولی این را هم می‌دانست که حاصل چند ماه تلاش این زن روستایی، خرج سه چهار ماه خانواده‌اش را باید تأمین کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداری از اطراف آن را دربیاورد و بریزد دور، روغن دیگر مشکلی ندارد. بعد از این اتفاق بود که حسین علی‌رغم فشارهای اطرافیان نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانیت باقی بماند. این اقدام حسین به طرد وی از خانواده نیز منجر شد.
آنا پناهی، دختر حسین پناهی، در مصاحبه‌ای عنوان کرد که طبق گزارش پزشکی قانونی در ۱۴ مرداد (۱۳۸۳) علت مرگ پدرش سکته‎ی قلبی بوده و این که «بیان هر علتی غیر از این کذب محض است».
گلرویی همچنین در یادداشتی جداگانه جزئیات صحنه‎ی مرگ پناهی در خانه‌اش را اینگونه شرح می‌دهد:
«تمام کسانی که آن روز و روزهای بعد به خانه‎ی حسین در خیابان جهان‌آرا آمدند خون‌ها را دیده بودند. ردی که از کنار تخت و اتاق خواب آغاز شده و جریان پیدا کرده بود به سمت هال خانه و در آن‌جا به شکل حوضچه‌ای یک متر در یک متر جمع شده بود نشان به آن نشان که روی گازِ خانه هم یادگاری‌هایی بود.»
ترانه‌سرای سرشناس و ویرایشگر مجموعه‎ی آثار پناهی، یغما گلرویی، با انتشار یک یادداشت تحت عنوان «مرگِ خودخواسته‎ی حسین پناهی» و بیان خاطره‌ای مربوط به خرید یک عدد تیغ توسط پناهی درست چند روز قبل از مرگش و تماس تلفنی شب قبل از مرگ وی با گلرویی علت مرگ پناهی را خودکشی عنوان کرد.
پناهی همچنین در شب مرگ با پسرش تماسی تلفنی برقرار کرده بود.