فیلم سینمایی در جستجوی تعادل به‌کارگردانی حسین محجوب در 26 سال پیش یعنی سال 1372 تولید شده است. در جستجوی تعادل توانست در مرجع ارزشگذاری سینما و تلویزیون یعنی منظوم نمره 4.3 از 10 را از سوی مردم بدست بیاورد که نشان می‌دهد عموم مردم در جستجوی تعادل را اثری کم‌ارزش، کم‌کیفیت و نه‌چندان مهم ارزیابی می‌کنند. گروه دانش شبکه اول سیما تهیه‌کننده در جستجوی تعادل این فیلم را، به‌عنوان محصول کشور ایران تهیه کرده است.

بازیگران فیلم در جستجوی تعادل

بازیگران فیلم در جستجوی تعادل چه کسانی هستند؟ در در جستجوی تعادل بازیگرانی چون حسین محجوب به ایفای نقش و بازیگری پرداخته‌اند. در فیلم در جستجوی تعادل حدود 1 بازیگر جلوی دوربین رفته‌اند که از نظر تعداد بازیگران می‌توان در جستجوی تعادل را یک اثر کم‌بازیگر و با تعداد شخصیت‌های داستانی کم عنوان کرد.

متوسط سن بازیگران در جستجوی تعادل براساس میزان سنی که از آنها در دایرةالمعارف آنلاین سینما و تلویزیون یعنی منظوم ثبت شده، 71 سال است که نشان می‌دهد بازیگران در جستجوی تعادل عمدتا از نظر سنی افرادی پیر و باتجربه هستند.

داستان فیلم در جستجوی تعادل

از محتوا و داستان فیلم در جستجوی تعادل چقدر اطلاع دارید؟ فیلم‌نامه در جستجوی تعادل توسط حسین محجوب نوشته شده است.

در خلاصه داستانی که یا از سوی تیم رسانه‌ای اثر و یا توسط دیگر رسانه‌ها درباره داستان در جستجوی تعادل منتشر شده است، می‌خوانیم: «داستان نقش عواملی است که در ایجاد تعادل، تأثیر دارند. »

فیلم در جستجوی تعادل و کارنامه فعالیت کارگردان و بازیگران

از نظر تاریخچه فعالیت کارگردان و بازیگران فیلم در جستجوی تعادل نیز آمارها و نکات جذابی را می‌توان بیان کرد. براساس آمارها فیلم در جستجوی تعادل به طور متوسط فعالیت 15ام بازیگران این اثر است.
همچنین حسین محجوب کارگردان در جستجوی تعادل اولین همکاری خود با بازیگرانی چون حسین محجوب را در این اثر تجربه کرده است.

عوامل فیلم در جستجوی تعادل

اگر از تصویربرداری فیلم در جستجوی تعادل خوشتان آمده و یا دوستش ندارید، بهتر است بدانید مدیر فیلمبرداری آن علی اشرف جابری بوده است. نظرتان درباره ضرباهنگ و تدوین فیلم در جستجوی تعادل چیست؟ تدوین در جستجوی تعادل را شیرین وحیدی و مهدی صفرخانی انجام داده است. در مجموع بیش از 5 نفر در تولید فیلم در جستجوی تعادل نقش داشته‌اند و هر یک از آنها در منظوم یک صفحه اختصاصی دارند.

اطلاعات فیلم در جستجوی تعادل

تاکنون در صفحه اختصاصی فیلم در جستجوی تعادل در منظوم اطلاعات بسیاری توسط پژوهشگران و مردم ثبت شده است؛ در بخش گالری عکس و پوستر فیلم در جستجوی تعادل 6 عدد، در بخش دیالوگ برتر فیلم در جستجوی تعادل 4 عدد، گردآوری و درج شده است. همچنین تاکنون در بخش‌های ویدئو و تیزر فیلم در جستجوی تعادل، حواشی فیلم در جستجوی تعادل، سوتی فیلم در جستجوی تعادل و نقد فیلم در جستجوی تعادل هنوز موردی ثبت نشده است. قطعا ما و شما به این حد قانع نیستیم؛ باید به‌کمک علاقمندان فیلم، سریال و تئاتر، این دایرة‌المعارف آنلاین و بانک اطلاعات هنرمندان و آثار سینما، تلویزیون و تئاتر را کامل و کامل‌تر کنیم.

نمایش بیشتر

گالری عکس فیلم در جستجوی تعادل (6 تصویر) مشاهده همه

فیلم سینمایی در جستجوی تعادل به کارگردانی حسین محجوب

گالری ویدئوی فیلم در جستجوی تعادل (0 ویدئو)

بازیگران فیلم در جستجوی تعادل مشاهده همه

حسین محجوب

لیست کامل عوامل فیلم سینمایی در جستجوی تعادل »

حواشی فیلم در جستجوی تعادل (0 حاشیه)

سوتی های فیلم در جستجوی تعادل (0 سوتی)

دیالوگ های فیلم در جستجوی تعادل (4 دیالوگ) مشاهده همه

(حسین محجوب):

فکر میکنم یه چیزایی رو از دست دادم. یه چیزایی که مربوط به گذشته میشه. می فهمی که؟ شایدم اینا مهم نباشه. اما بلاخره یه چیزی باید مهم باشه. پول، یه کار مورد علاقه، یه جای بخصوص یا هر چیز دیگه ای. ولی من نمیتونم، نمیتونم تصمیم بگیرم. به خودم اعتماد ندارم. اعتماد به دیگران رو از دست دادم. بعضی وقتا به این نتیجه میرسم که زن و بچه رو ول کنم. فرار کنم. بزنم به بیابون. ولی نمیتونم. بعضی وقتها فقط گریه آرومم میکنه. بلاخره نمیدونم با این سوسکها و حشرات خونه باید چیکار کنم. از بین ببرمشون یا…

(حسین محجوب): گذشته در من خاطرات تلخ، غمها و قصه ها، شکستها و ناکامیها و ناتوانی ها رو زنده میکنه. یاد چیزیهایی که از دست دادم و فقط حسرتش باقیه... یاد مرگ. چیزهایی که زیر خاکستر مدفون هستند.

گذشته یادآور دردهایه که سعی میکنم فراموش کنم، از خودم جدا کنم. گذشته بار گناهه، عذابه. گذشته تاریکیست. فکر کردن به اون اسارت میاره. آدمو تبدیل به چیزی کهنه و پوسیده میکنه. من از گذشته بیزارم. ولی هرچی سعی میکنم از خودم دورش کنم یا فکرش به ذهنم نیاد به من نزدیک تر میشه. تازه اگه بتونم مهارش کنم، تو خواب دست از سرم بر نمیداره. مرتب به من یادآوری میکنه. مثل سایه مثل اشباح دنبالم میاد. تعقیبم میکنه... هر وقت که بخاد! چیزی رو میگه که نمی فهمم.
گذشته با منه. در من، در درون من. میترسم...نمیتونم باهاش روبرو بشم.

(حسین محجوب):
سالها پیش برای درست کردن خیابون، محله قدیمی و خونه پدریم رو خراب کردن. موقع اثاث کشی مادرم گریه میکرد و تو تاریکی شب به کارگرایی که با عجله مشغول خراب کردن بودن نگاه میکرد. دلداریش دادم، طوری نشده، عزیزت رو که از دست ندادی. میری یه خونه دیگه... نمیفهمیدم. بعدها متوجه شدم حق با مادرم بود. حالا که هیچی از اون خونه باقی نمونده، یاد اونجا میکنم. انگار چیزی رو گم کردم یا از دست دادم و متوجه نشدم. مثل پدرم. هر طور خودمو متقاعد میکنم که میشه خونه رو دوباره ساخت، هر طور که دلت بخاد، ولی مثل اون نمیشه. انگار اون خونه بخشی از من بود. وقتی بود بهش فکر نمیکردم. اهمیت نمیدادم. و حالا که نیست، ارزشش رو فهمیدم. ولی اون خونه باید خراب میشد. دیر یا زود. آره میدونم... ولی دست خودم که نیست. گاهی اوقات میرم اونجا، زیر درخت چنار. تنها درخت مونده. کز میکنم و به اون نقطه خیره میشم. از میون دود و سر و صدای ماشینها سعی میکنم خونه رو مجسم کنم. نمیشه. انگار اصلا نبوده. مدتها به آسفالت خیابون خیره میشم و به اون خونه فکر میکنم. بوی گل یاس، شاخه های نسترن، کنگره های آجری، حیاط، گلدونها، شمعدونیها، حوض، کاشیهای فیروزه ای...

(حسین محجوب):
امروز صبح که از خواب پا شدم، به خودم گفتم مثل اینکه دیشب خوب خوابیدی. بلافاصله از اضطراب و تشویش و دلشوره پر شدم و رفتم دستشویی. انگار چیزی به این تن بند نمیشه. هرچی پر میکنی باز خالی میشه. تو بچه گی فکر از دست دادن مادر آزارم میداد و حالا ترس از دست دان بچه ام. هنوزم در حال فرارم. هنوزم نمیتونم یه جا بند شم و با مشکل روبرو شم. حالا هم دست از سرم برنمیداره. دنبالم میاد. مرتب تعقیبم میکنه. انگار میخاد رازی رو به من بگه... مرگ رو میگم.