نفس سرد!

سریال نفس خوب شروع شد، تا حدی خوب پیش رفت و سیر خود را مشخص کرد؛ دختر و پسری که عاشق هم می‌شوند، پسر معترض ضد شاه، دختری خنثی که در ادامه او هم می‌خواهد معترض باشد. تا نیمه راه شخصیت‌ها یکی یکی معرفی شدند و از طرفی با روحیات سازمانی «روزبه» آشنا شدیم، و از طرف دیگر با بی‌فکری و خامی ناهید. بازی خوب «ژاله صامتی»، «علیرضا کمالی» و «مسعود رایگان» را دیدیم و از بازی سرد و یکنواخت «ساناز سعیدی» به زبان آمدیم اما از نیمه راه، ماجرا عوض شد. همه چیز تغییر کرد. اصلا خط داستان هم به سمت دیگری رفت. قسمت‌ها کشدار و خسته کننده بودند. در این مدت شاه رفت، امام آمد، جمهوری اسلامی برقرار شد، جنگ تحمیلی هم آغاز شد، اما همه این اتفاقات در حد همین گزاره‌ها در سریال نمود داشتند. خبری از طراحی صحنه هوش ربایی که به زیبایی و طبیعی بودن آن بنازیم، نبود. مثلا تظاهرات‌ها بسیار مصنوعی بودند.

ساناز سعیدی در سریال تلوزیونی نفس

در داستان، روزبه به مسافرت می‌رود، می‌شود حدس زد که با نبود روزبه، کارگردان قصد داشته شخصیت «ناهید» را بپروراند و سیر تحول و پختگی او را نشان دهد. او به زندان می‌افتد، پدرش شهید می‌شود، از دانشگاه اخراج می‌شود، ولی ناهید خیلی کمتر از حد انتظار ظاهر می‌شود و هنوز رفتارهایش نسنجیده هستند. او مادر می‌شود اما هنوز هم بی فکر است. شک‌ها و سوالاتش را از روزبه می‌پرسد، سوالاتی که همه درباره خود روزبه است، و روزبه به سادگی به او دروغ می‌گوید، بیننده می‌فهمد که دروغ است؛ اما ناهید فقط همانطور ادامه می‌دهد تا چند قسمت پایانی که روزبه، ناهید و بچه دو روزه‌اش را به اجبار به خانه جدیدی می‌آورد با این استدلال که از سمت دو گروه انقلابیون و منافقین تحت تعقیب هستند.

ساناز سعیدی و مسعود رایگان در سریال تلوزیونی نفس

ناهید رشد می‌کند، تلاش می‌کند سر از کار روزبه دربیاورد. بالاخره به او شک می‌کند؛ این شک دیر است و بیننده را عصبانی می‌کند. در این مرحله علیرضا کمالی بازی تکراری‌ای از خود ارائه می‌دهد و برعکس ساناز سعیدی انگار تازه دارد بازی می‌کند و در آخر این فراز و نشیب‌های کیفی، کارگردان مخاطب را با مطلبی مواجه می‌کند و آن عبارت «پایان فصل اول» است. ذیل این عبارت کمرنگ بودن نقش «هدایت هاشمی» به عنوان روحانی مبارز انقلابی، فرار کردن روزبه و رفقایش از راه مخفی، پیدا نشدن پسر ناهید، کمرنگ شدن نقش عالیه و مواردی دیگر از اتفاقات توجیه می‌شود.

انتظار می‌رود در فصل دوم همه این موارد مثل سریال‌های خارجی، معنی‌دار باشد. به طور کلی اتفاق‌ها در نفس دیر افتاد. شخصیت‌ها دیر معرفی شدند و در پرداخت آن‌ها نیز تاخیر زیادی صورت گرفت، عکس العمل‌ها دیر اتفاق می‌افتاد، بازی شخصیت اصلی که ناهید بود، دیر خوب شد و...

ژاله صامتی در سریال تلوزیونی نفس

«جلیل سامان» با «ارمغان تاریکی» و «پروانه» ثابت کرده که کارگردان خوبی است. هر وقت اراده می‌کند می‌تواند به خوبی فضای مخوف سازمان و تشکیلاتش را به بیننده بفهماند. می‌تواند با ناگفته‌های تصویری از خیانت‌های منافقین در دوران دفاع مقدس، بیننده را بیش از پیش از منافقین منزجر کند. می‌تواند به سادگی کجروی‌های اعتقادی آنها را مصور کند اما همه اینها زمانی دیده خواهد شد که هنوز بیننده‌های نفس آن را پس از چندین قسمت خسته کننده، ببیند.

شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]

شما نیز می‌توانید نقدها و یادداشت‌های خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هم‌اکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.

نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلم‌های سینمایی، سریال‌ها و برنامه‌های تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.