لیست "برترین پوسترهای «بیل گلد» طراح افسانهای پوستر "
کارگردان: Clint Eastwood
در سال ۱۹۸۸ در ایالت وایومینگ، زنی روسپی توسط دو گاوچران مجروح و از ریخت می افتد. کلانتر شهر (جین هکمن) تنها به جریمه کردنشان اکتفا می کند. اما دوستان زن برای کسی که بتواند انتقامش را بگیرد هزار دلار جایزه می گذارند. ویلیام مانی (کلینت ایستوود) هفت ت...
کارگردان: برایان دی پالما
شیکاگو، سال ۱۹۳۰٫ «الیوت نس» (کاستنر)، مأمور ویژه ی خزانه داری، مأموریت می یابد تا از اعمال غیر قانونی «آل کاپون» (دنیرو) جلوگیری کند. ما پس از مدتی در می یابد که با فساد موجود در اداره ی پلیس شیکاگو، قادر به انجام وظیفه اش نیست. پس همراه افراد مورد اعتمادش، گروهی ویژه تشکیل می دهد...
کارگردان: سیدنی لومت
«سانی» (آل پاچینو) و «سل» (جان کازال) به بانکی دستبرد میزنند اما پای پلیس به ماجرا کشیده میشود و آنها کارمندان بانک را گروگان می گیرند. سانی که برای فراهم کردن خرج عمل معشوقش دست به این دزدی زده قصد دارد بدون کشتن گروگان ها این ماجرا به اتمام برسد. از طرفی گروهبان «مورتی» (چارلز دورنینگ) نیز سعی دارد او را متقاعد به تسلیم شدن کند. همزمان داستان عجیب زندگی سانی توسط رسانه ها پخش می شود و ...
کارگردان: ویلیام فریدکین
جرج تاون واشينگتن د. ک. امريکا. «ريگان» (بلر)، دختر دوازده ساله ي يکي از بازيگران زن مشهور سينما (برستين) دچار حالت هاي غريبي مي شود. تمام تلاش پزشکان براي تشخيص و درمان بيماري «ريگان» بي نتيجه مي ماند، و در نهايت، تنها راه چاره، اجراي مراسم جن گيري است...
کارگردان: Michael Curtiz
کازابلانکا ، جنگ جهانى دوم. امریکایى ماجراجویى به نام « ریچارد بلین » ، معروف به « ریک » ( بوگارت ) کافه اى را اداره مى کند. با ورود محبوبه ى قدیمى ، « ایلزا » ( برگمن ) ، همراه با شوهرش ، « ویکتور لاسلو » ( هنرید ) که از رهبران نهضت مقاومت است ، خاطرات عشقى نافرجام براى « ریک » زنده مى شوند...
کارگردان: استنلی کوبریک
آلکس جوان ناهنجار و ضد اجتماعی است که رهبری گروهی از جوانان مانند خود را بر عهده دارد او انواع جنایات را مرتکب می شود و در این بین به خاطر یک مورد قتل دستگیر می شود و به زندان (مرکزی برای درمان خلافکاران) فرستاده می شود تا در آنجا روش های درمانی جدید روی او آزمایش شود... اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.
کارگردان: Franklin J. Schaffner
«پاپیون» (استیو مک کویین) کسی است که جرم خود را قبول ندارد، به همراه دوستش «لوییس دگا» (داستین هافمن) که به تازگی به جرم جعل اسناد به زندان افتاده به دنبال فرار از زندان فرانسه هستند.
کارگردان: جان فورد
سرخ پوستان کومانچی حمله ور می شوند و بیشتر اعضای خانواده ی « آرون ادواردز » ( کوی ) را به قتل می رسانند. پس از چندی « ایتان ادواردز » ( وین ) به اتفاق « مارتین پولی » ( هانتر )، پسر جوانی که « ایتان » سالها پیش از چنگ سرخپوستها نجات داده، سرسختانه به جست و جو برای یافتن دختر کوچکتر خانواده « دبی »، ادامه میدهند.
کارگردان: الیور استون
ماجراهای تعدادی از جوانان آمریکایی در جریان جنگ ویتنام طی اواخر 1967 و اوایل 1968...
کارگردان: Don Siegel
سال 1960. پس از چندین بار اقدام به فرار، «فرانک ماریس» (ایست وود) را از زندان آتلانتا به آلکاتراز منتقل می کنند و «رئیس زندان» (مک گوهان)، که به زندانش می نازد، به او می گوید که هرگز کسی از آن جا فرار نکرده و فرار هم نخواهد کرد. اما در این جا نیز «فرانک» تصمیم می گیرد که فرار کند...
کارگردان: Norman Jewison
دهکده ی اوکراینی آناتوکا، پیش از انقلاب اکتبر. «تویه» (توپول)، شیر فروش دهکده مصمم است برای پنج دخترش شوهران خوبی پیدا کند...
کارگردان: Stuart Rosenberg
»لوک جکسن« (نيومن) به جرم شکستن دستگاه هاي پارکومتر در يکي از شهرهاي کوچک جنوب امريکا به دو سال حبس با اعمال شاقه محکوم مي شود. او در زندان ابتدا به دليل خونسردي بيش از حدش مورد نفرت »درگلاين« (کندي)، زنداني گردن کلفت، قرار مي گيرد. اما خيلي زود حس احترام »درگلاين« را جلب مي کند و با هم اقدام به فرار مي کنند...
کارگردان: جرج کیوکر
»پروفسور هنري هيگينز« (هريسن) با رفيق زبان شناسش، »سرهنگ پيکرينگ« (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي توان دختر گل فروش و عامي لندني، »اليزا دوليتل« (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...
کارگردان: John Schlesinger
در نيويورک، دو پيرمرد - يک يهودي و يک آلماني - در يک سانحه ي رانندگي کشته مي شوند. برادر پيرمرد آلماني، به نام «سل» (اوليوير) که از جنايتکاران زمان جنگ نازي هاست و صندوقچه اي از الماس (که از اردوگاه هاي مرگ جمع کرده) پيش برادرش به امانت داشته، به دنبال الماس ها مي آيد و خيلي زود با مأموري امريکايي به نام «داک لوي» (شايدر) درگير مي شود...
کارگردان: استنلی کوبریک
ايرلند، قرن هجدهم. کنتس ثروتمند انگليسي، «ليدي ليندون» (برنسن)، نظر مرد جوان ايرلندي، «بري» (اونيل) را به خود جلب مي کند. پس از مرگ شوهر «ليدي ليندون» اين دو ازدواج مي کنند و «بري» به طبقه ي اشراف راه مي يابد...
کارگردان: کلینت ایستوود
«جيمي مارکم» (پن)، «ديو بويل» (رابينز) و «شان ديواين» (بيکن) با هم بزرگ شده اند. يک حادثه ي تراژيک - قتل دختر نوزده ساله ي «جيمي» - آن سه دوست را دوباره گرد آورده است. «شان» که حالا کارآگاه پليس است مي کوشد تا به هر ترتيبي که شده به «جيمي» کمک کند پرده از راز قتل بردارد. اما هرچه روند تحقيقات به پيش مي رود، «ديو» بيش تر در مظان اتهام قرار مي گيرد. به خصوص که «ديو» خود در کودکي مورد آزار و اذيت قرار گرفته بوده...
کارگردان: کلینت ایستوود
سيستم راهنماي يکي از ايستگاه هاي فضايي روسي از کار مي افتد و احتمال مي رود که در عرض چند هفته به کره ي زمين سقوط کند. اين سيستم شباهت هايي با يکي ازاسکاي لب هايي دارد که سال ها پيش «فرانک کوروين» (ايست وود) طراحي کرده، بنابراين «باب گرسن»، رئيس «ناسا» از «کوروين» مي خواهد کمکش کند. «کوروين» نيز به اين شرط مي پذيرد که اجازه دهند خودش هم راه سه خلبان قديمي ديگر به فضا بروند تا کار تعمير را انجام دهند...