برخی چنینند که بلندی خود را در پستی دیگری، می جویند. به هزاران زبان فریاد می زنند که: تو نرو تا ایستاده ی من، بر تو پیشی داشته باشد! این گونه آدمها، از آنرو که درنقطه ای جامد شده و مانده اند؛ چشم دیدن هیچ رونده و هیچ راهی را ندارند. کینه توز، کینه توز؛ مار سر راه! ای بسا که راه، همان فرجامی را بیابد که ایشان پیشگویی کرده اند؛ اما نمی توان به گفت و نگاه ایشان خوشبین بود. گفت شان از بخل شان برمی خیزد، گرچه برخوردار از پاره ای حقایق هم باشد. پس درهمه حال کینه است که در دلهاشان سر می جنباند. هراس از دست دادن جای خود. جای_خالی_سلوچ محمود_دولت_آبادی
پرویز پرستویی | برخی
 چنینند که بلندی خود را در پستی دیگری، می جویند. 
به هزاران زبان فریاد می زنند که: 
تو نرو تا ...
1،206
1396/07/25