در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگا کردم کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود و بر چیزی ، نمیدانم چه ، شاید تکه استخوانی دمادم تق و تق منقار می زد باز و نزدیکش کلاغی روی آنتن قار می زد باز نمی دانم چرا ، شاید برای آنکه این دنیا بخیل است و تنها می خورد هر کس که دارد (مهدئ اخوان ثالث)
محیا دهقانی | در آن لحظه که من از پنجره بیرون نگا کردم
کلاغی روی بام خانه ی همسایه ی ما بود
و بر چیزی ، نمیدانم چ...
49
1397/02/30