دستت را به من بده نترس! باهم خواهیم پَرید. من از رویِ رؤیاهایی که رو به باد وُ تو از رویِ بوته هایی که بارانْ پَرَست. امید و علاقه ی من از تو، اندوه و اضطرابِ تو از من. واژهها،کتابها و ترانههای من از تو، سکوت،هراس و تنهاییِ تو از من. حضور،حیات و حوصلهی من از تو، تَراخُم، تشنگی و کسالتِ تو از من. هلهله، حروف، هرچه هستِ من از تو، درد،بلا و بی کسیهای تو از من. زندگی کن شازده کوچولو دنیا همین طور نمی ماند من فردا باز پیشِ تو می آیم هر دو باهم فال می گیریم: چنان نماندِ چنین هم برای گذشتن است از خوابِ زهر. جایی نرو، سیاره ی کوچکِ ما همین جاست؛ گُل سرخ،ستاره،جهان. همه همین جا چشم به راهِ تواند: فیل،کلاه،سلطان،ماه،اِگزوپِری...! سید على صالحى
4،712
97
1396/12/22